بسم الله الرحمن الرحیم-نگاهی انالیزی ونقدی به کتاب":نشاط معصومانه انسان":به نویسندگی اقای ویلییام سارویان – ایشان اصالتا اهل ارمنستان بوده است که اجداد انها به امریکا مهاجرت کردند بطوری کهع خود میگوید زبان ارمنی اصلا چیزی ازان نمیداند( شگفتی ساز است) مدتها بدنبال نوشتن داستانهای کوتاه بوده است ویک مکتب جدیدی درست کرده است که یک نوبل بزرگ که ازداستانهای بسیار کوچک تشکیل یافته است که کلا داستان یک خانواده است بنام": ماکالی) است سعی کرده است تمام ابعاد با بینش وخصوصیات شرقی وغربی به ان نگاه کند- وبا ملاکهای متنوع خوداش انر ا ارزیابی کند در این نوبل سعی کرده است با ساده ترین بیان درضمن عبور از تونل نقدهای گزنده شادی را سرانجام برای بدست اورد وتا حدودی به سبک بینش جناب سعدی رحمت اله علیه نزدیک شده است به خصوص میخواهد به کودکان توجه احساسی وگرمی داده شود که روح هستی برای انها چنین اقدامی را میکند روز نامه :"اسکات من:" دربخشی از تحلیل خوداش چنین نگاشته است- که کتاب : نشاطمعصومانه انسان:" که متعلق به اقای ویلییام سارویان است اولین نوبل ایشان است که احتمالا بیشترین خوانندگان ومحبوبترین درمیان کتب ایشان خواهد بود- درمقدمه که ایشان کتاب رابه پدرش تقدیم کرده است چنین نوشته است:--- خواست من ان بود که یک کتاب بسیار خاص خوب باشد بنویسم- وتمام توانائی که امکان داشت درنوشتن بدست اورده بودم بکاربردم وتاانجا که میشود ساده نوشت نوشتم که دران به ترکیبی ازنقاط مثبت ومنفی وخوش قلبی که خوصا درشما خانواده شما زیاد پیدا میشود پرداختم-- شاهکار ی درمیان کتب ایشان- اسکات من—نکته اول غرب به نظر میرسد شادی را ملاک بر طرف کردن رنجها که از سالهای اخر دبیرستان شروع میشود وپالایش روح میداند ودرشرق اسا س پالایش روح در تصفیه روح وریاضت که هردو بر خلاف شادی با سختی های خاص خوداش همراه است- چه در غرب وچه در شرق حکومتهائی که انواع شادیی وشهوات رابوجوداوردند کم نبودندولی چرا غرب سرانجام به سمت شهوات وشادی رفت وشرق به سمت ریاضت وغم داشتن رفت بحث های مختلف شده است ولی این نکته حایز اهمیت است که در شرق مذهب وایدلوژی راقبول کردند که انستالوژی داشته باشد یعنی روح بودائی داشته باشد نه انکه این نوع مذاهب این انستالوژی را تحمیل کرده است شاید وضعیت جغرافیائی به میزان کمی اثر داشته است ولی مسلما ع.وامل متعددی وجودارد در زمان صفویان ترکیبی از انواع شادی ها وشهوات حتی حرام بوده است ولی سرانجام پالایش روح به سمت انستالوژی بوده است ودرغرب برخلاف ان بوده است-ادامه دارد